در شب کریسمس، کلیف، یک کمدین بدشانس که هیچ موفقیتی کسب نکرده، دندانش میشکند و ناگهان خود را تحت مراقبت شبانه دیدی، یک دندانپزشک باهوش و جدی، مییابد. چیزی که باید یک ترمیم سریع میبود، به شبی فراموشنشدنی از پیچشهای غیرمنتظره، اتفاقات خندهدار و یک ارتباط صمیمانه در حال شکلگیری تبدیل میشود. ماجراهای شب کریسمس آنها منجر به کشف این حقیقت میشود که بهترین هدایا زیر درخت نیستند، بلکه هدایایی هستند که هرگز انتظارشان را نداشتهایم…
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.