محسن نوجوان گل فروشی است که شبی هنگام نجوا با خدا، فرشته ای را میبیند و از آرزوهایش با او سخن میگوید. او میخواهد تکه ایی از را آسمان داشته باشد تا خانواده و تمامی دوستانش را به آنجا ببرد تا سرخوش و آسوده در آن زندگی کنند...
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.